جدول جو
جدول جو

معنی زاری حال - جستجوی لغت در جدول جو

زاری حال
تکه ای است سازی مربوط به لـله وانام اصلی این تکه فراموش گردیداز
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(یِ)
به زاری زار، زار زار:
مرا ز چشم و سیه زلف یار یاد آمد
فرونشستم و بگریستم بزاری زار.
فرخی.
- ، به خواری. به ذلّت. با مذلّت: بعد از آن (فرعون) فرمود تا آن مهتران را بزاری زار بکشتند. (مجمل التواریخ و القصص).
و رجوع به زارزار شود
لغت نامه دهخدا
(پَ مَ دَ)
مرکّب از: ب حرف جر + ای + حال، به هرحال. به هرصورت. (آنندراج) (غیاث اللغات)، درهرحال
لغت نامه دهخدا
الی الحال: مستوفیان جدید که از دو سال قبل الی حال بمنصب استیفانایل شده اند
فرهنگ لغت هوشیار
یکی از تکه های موسیقی چوپانی مازندران و به معنی حالت بازی
فرهنگ گویش مازندرانی